آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

شاید...

گاه آدم، خود آدم، عشق است. 

 بودنش عشق است.  

رفتن و نگاه کردنش عشق است. 

دست و قلبش عشق است 

.در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. 

بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، 

روییده .   

شاید نخواهی هم  

شاید هم بخواهی و ندانی . 

نتوانی که بدانی ...

نظرات 3 + ارسال نظر
شارژ وبمانی 1392/06/15 ساعت 07:36 ب.ظ

وبلاگ زیبایی دارید.
خوشحال میشم به ما هم سر بزنید.
http://www.PersianXchange.ir/

[ بدون نام ] 1392/06/15 ساعت 09:59 ب.ظ

احسنننننتتتتتتت

بهنام 1392/06/16 ساعت 12:11 ق.ظ

متن زیبایی بود.
نویسنده خیلی روان با واژه عشق بازی می کنه و از جاری بودن عشق در لحظه لحظه ی زندگی حرف می زنه ...
پست قشنگی بود. متشکرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد