آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

تنهایی...

در سفر بودا به دهی ، زنی مجذوب سخنان او شد و از او خواست تا مهمان وی باشد .
کدخدا به بودا گفت :
« این زن ، هرزه است به خانه‌ی او نروید »
بودا به کدخدا گفت :
« یکی از دستانت را به من بده »
کدخدا یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .
آنگاه بودا گفت :
« حالا کف بزن » کدخدا گفت : « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند »
بودا پاسخ داد :
هیچ زنی نیز نمی‌تواند به تنهایی بد و هرزه باشد ، مگر این که مردان نیز هرزه باشند .
مردان و پول‌هایشان از این زن ، زنی هرزه ساخته‌اند .
به جای نگرانی برای من نگران خودت و مردان دهکده‌ات باش !