آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

چه...

تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده‌ی من... 


چه جنونی 


چه نیازی، 


چه غمی ست؟ 

 


من...

تو هیچ نقطه ضعفی نداشتی !!
 

من داشتم  ،


من عاشق بودم  ...

 


بگذار...

گاهی فقط باید لبخند بزنی و رد شوی ، بگذار فکر کنن نفهمیدی !!

سخت...

کار سختی‌ستْ دوست نداشتنِ تو.

باید برای خودم 


کار دیگری دست و پا کنم!

تازه...

اتفاقِ تازه‌ی منی 


خدا هم اگر خواست نیفتی 


بیفت!

اولین...

اولین بدبختی من، زاده شدنم بود....

آه...

لطافت زیبای گل ، 

 در زیر انگشت های تشریح می پژمرد . 

 آه که عقل این ها را نمی فهمد! 


( هبوط در کویر )