آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

عناوین یادداشت‌ها

  • چقدر... 1392/06/23 13:27
    مغزم، مغزم درد می کند از حرف زدن، چقدر حرف زده ام... چقدر در ذهنم حرف زده ام!
  • تکراری... 1392/06/23 13:26
    شعر می گویم و گه روی ورق می آید از همه زندگیم بوی عرق می آید خواب بودم و سردرد پس از بیداریست عاشقی چیز قشنگیست ولی تکراریست
  • الماس خونین... 1392/06/23 13:25
    دنی آرچر ( لئوناردو دی کاپریو ) : بعضی مواقع از خودم میپرسم.... خدا ما انسان ها رو به خاطر اون همه بدی هایی که در حق هم کردیم می بخشه ؟ بعدش یه نگاه به دوروبرم میکنم و میفهمم..... که خدا اینجا رو مدت ها پیش ترک کرده.
  • تنهایی... 1392/06/23 13:21
    در سفر بودا به دهی ، زنی مجذوب سخنان او شد و از او خواست تا مهمان وی باشد . کدخدا به بودا گفت : « این زن ، هرزه است به خانه‌ی او نروید » بودا به کدخدا گفت : « یکی از دستانت را به من بده » کدخدا یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت . آنگاه بودا گفت : « حالا کف بزن » کدخدا گفت : « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند »...
  • فقط... 1392/06/23 13:20
    ما را می‌گردند می‌گویند همراه خود چه دارید؟ ما فقط رویاهای‌مان را با خود آورده‌ایم. پنهان نمی‌کنیم چمدان‌های ما سنگین است اما فقط رویاهای‌مان را با خود آورده‌ایم .
  • پاک شدن... 1392/06/23 13:19
    بنویس بنویس و هراس مدار از آن که غلط می‌افتد بنویس و پاک کن همچون خدا که هزاران سال است می‌نویسد و پاک می‌کند و ما هنوز مانده‌ایم در انتظار پاک شدن و بر خود می‌لرزیم
  • بزرگ... 1392/06/23 13:18
    مادربزرگْ - که خدا نور به قبرش ببارد - می‌گفت: عاشق که باشی هرگز نخواهی مُرد. اما، خودش مُرد! چه پارادوکسِ بزرگی‌ستْ عشق!
  • من... 1392/06/23 13:16
    کاش تولدِ من هم می‌ماند برای بعد، به کجای دنیا بَر می‌خورد؟!
  • انسانیت... 1392/06/19 12:15
    دنیا بسیار زیباتر می شد اگر انسانها به جای دین، به انسانیت معتقد بودند، انسانیت چیزی ست ورای همه ی ادیان، انسانیت، مهربانی ست، نماز و دعا و روزه ندارد، انسانیت گاهی یک لبخند است که به کودک غمگینی هدیه می کنید.
  • به تو... 1392/06/19 11:57
    گیرم که تورا دوست دارم، به تو چه؟
  • بگذار... 1392/06/19 11:49
    مرا ببوس! بگذار جهان شعر تازه‌ای بخواند ...
  • هنوز... 1392/06/19 11:47
    اِریادنی(الن پیج) : چرا اینکار رو با خودت می کنی؟ کاب(لئوناردو دی کاپریو) : این تنها راهی که می تونم خواب ببینم. اِریادنی(الن پیج) : چرا خواب دیدن اینقدر برات مهمه؟ کاب(لئوناردو دی کاپریو) : در رویاهام ، هنوز من و اون با هم هستیم...
  • دختر... 1392/06/19 11:45
    شب‌هایی که به خوابم می‌آیی ماهْ کامل است باقیِ شب‌ها، هِلال. نظمِ جهان را به‌هم زده‌ای دختر!
  • یک بار... 1392/06/19 11:42
    هر انسانی یک بار، برای رسیدن به یک نفر، دیر می کند. و پس از آن، برای رسیدن به کَسان دیگر، عجله ای، نمی کند!
  • چرا... 1392/06/17 09:37
    گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟ و آنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی!! پ.ن : میدونم تکراری ولی خب قشنگ بود
  • ناگهان... 1392/06/15 19:32
    آهسته و آرام نه؛ ناگهان برو مثل گلوله از تفنگ که تا بخواهی بفهمی مُخ‌َت پاشیده باشد به دیوار!
  • شاید... 1392/06/15 19:27
    گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است .در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده . شاید نخواهی هم شاید هم بخواهی و ندانی . نتوانی که بدانی ...
  • چه... 1392/06/15 19:21
    تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده‌ی من... چه جنونی چه نیازی، چه غمی ست؟
  • من... 1392/06/15 19:04
    تو هیچ نقطه ضعفی نداشتی !! من داشتم ، من عاشق بودم ...
  • بگذار... 1392/06/15 19:02
    گاهی فقط باید لبخند بزنی و رد شوی ، بگذار فکر کنن نفهمیدی !!
  • سخت... 1392/06/15 18:53
    کار سختی‌ستْ دوست نداشتنِ تو. باید برای خودم کار دیگری دست و پا کنم!
  • تازه... 1392/06/15 18:50
    اتفاقِ تازه‌ی منی خدا هم اگر خواست نیفتی بیفت!
  • اولین... 1392/06/11 13:09
    اولین بدبختی من، زاده شدنم بود....
  • آه... 1392/06/11 13:07
    لطافت زیبای گل ، در زیر انگشت های تشریح می پژمرد . آه که عقل این ها را نمی فهمد! ( هبوط در کویر )
  • گیسوانم... 1392/06/04 12:29
    حالم خوب است، هنوز خواب می بینم ابری می آید و مرا تا سر آغاز روییدن بدرقه می کند تابستان که بیاید نمی دانم چند ساله می شوم اما صدای غریبی مرتب می خوانَدم : تو کی خواهی مرد!؟ به کوری چشم کلاغ؛ عقابها هرگز نمی میرند . مهم نیست ! تو که آن بید لب حوض را به خاطر داری ! همین امروز غروب برایش دو شعر از نیما خواندم او هم خم...
  • خودت... 1392/06/04 12:18
    هیچ‌وقت راجع به خودت زیاد حرف نزن چون خیلی زود گندش در می‌آید!
  • رحم... 1392/06/04 12:15
    کمی رحم کن لامصَّب! این طور که راه می روی به ناز، شهر بی‌چاره می شود!
  • بیاندیش... 1392/05/29 12:39
    هنوز بدرود نگفته ای، دلم برایت تنگ شده است... چه بر من خواهد گذشت؟! اگر زمانی از من دور باشی، هر وقت کاری نداری انجام دهی تنها به من بیاندیش... من در رویای تو شعر خواهم گفت! شعری درباره چشم هایت، و دلتنگی...!
  • هوای بد... 1392/05/29 12:36
    به من یاد بد ه انسان مدرنی باشم... و هر بار که دلتنگت میشوم... به جای بغض و اشک تنها به این جمله اکتفا کنم که: هوای بد این روزها آدم را افسرده میکند...!
  • بلد... 1392/05/29 12:33
    من هنوز ندیدم، کسی رفتن بلد باشد و بماند!